افغانی
افغانی
گوسفند هم نیست
که در خون گساری پدر "قربانی" شود
افغانی
سگ هم نیست
...که از شیشه پژو پارسی، "تمدن" را پارس کند
افغانی
حتی کارگر هم نیست
هه .............
او ولی انسان است و
می تواند نفرتش را در یک ظهر گرم و خسته کننده،
زمانی که بلوک هایی یک خیابان فرعی را به ترتیب سبز و سفید می زند،
آن چنان متراکم کند
که تهران بزرگ را با
"خون"
ماتیک بزند......
گوسفند هم نیست
که در خون گساری پدر "قربانی" شود
افغانی
سگ هم نیست
...که از شیشه پژو پارسی، "تمدن" را پارس کند
افغانی
حتی کارگر هم نیست
هه .............
او ولی انسان است و
می تواند نفرتش را در یک ظهر گرم و خسته کننده،
زمانی که بلوک هایی یک خیابان فرعی را به ترتیب سبز و سفید می زند،
آن چنان متراکم کند
که تهران بزرگ را با
"خون"
ماتیک بزند......
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم آبان ۱۳۸۹ ساعت 21:13 توسط
|
"در شهری که من زندگی می کنم تمام کالاهای اساسی با کاف شروع می شود و من کفم می برد از این همه کاف،گاهی وقت ها هم کفری می شوم"